"اعتیاد سایبری ,اعتیاد نوظهور بدون دارو"(قسمت دوم)
معتادان سایبری، افرادی هستند که در کوششهایشان بدنبال پرکردن خلاء هویتی خود بوده، اغلب اوقات با موانع خیالی و نزاعهائی که تصور میکنند پیشاپیش مغلوب شدهاند و یا بی حاصل است مواجه میشوند، موقعیتهائی که بطور غیر قابل اجتنابی محرومیتها و پدیدههای نگران کننده و مشکلاتی را در بر خواهد داشت.
آنان در پی یک پناهگاه یا گریزگاهی برای دوری از واقعیتاند، تا بدینوسیله خود را از زمینه واقعی که میتواند یکی از انگیزههای درونی رفتارهای معتادان اینترنتی شود، دور سازند. گروه ملقب به «سایبریها»[1] در تلاش برای یافتن یک خانواده، به منزله محیطی سرشار از عاطفه یا مباحث دنیوی عاشقانه و با احساسی متعالی هستند.
جایگزینی واقعیت با مجاز تنها شیوه قابل درک زندگی است. بر اساس اظهار یک روانپزشک آمریکایی، ایوان کی، گلد برگ[2]: «اعتیاد به اینترنت، میتواند انکار یا اجتناب از مشکلات دیگر زندگی جاری را در پی داشته باشد».
رفتار اعتیادگونه که از آن به خامی احساسی _ اجتماعی تعبیر شده است، عدم امکان پذیر بودن ایجاد یک هویت روانی _ اجتماعی واقعی و راسخ را موجب میشود. این موقعیت، بواسطه همزیستی با یک احساس شخصی بی ارزش بودن و ناسپاسی تشدید میشود. آنان احساس تنهایی، منزوی بودن و خودشیفتگی بی حد و مرز میکنند؛ حالتی که آنان را به سوی این عمل تهییج و یک نیروی بالقوه خود شیفتگی تشدید شونده ناشی از اضطرابات زمینهای را با زمینه ها و موقعیتهای مختلفی که میتواند بدنبال رفتارهای اعتیادگونه متفاوت ایجاد شود، منطبق میسازد.
شاخصهای تشخیص بیماری شخص وابسته( DSM- IV)
نیاز کلی و افراطی که فرد را در بر میگیرد، نیازی که به رفتاری آرام و به ترس از جدائی منجر شده، در آستانه سن بزرگسالی ظهور مییابد ، در عرصههای مختلف احساس میشود. حداقل با پنج مورد از تظاهرات بالینی زیر نمایان میشود:
1) شخص وابسته در زندگی عادی خود بدون آنکه بطور فراگیری از سوی شخص دیگری مورد مشورت و حمایت قرار گیرد در اتخاذ تصمیم ناتوان است.
2) در بسیاری از قلمروهای حیاتی و مهم زندگی، شخص نیازمند تقبل مسئولیتهایش از سوی دیگران است.
3) شخص وابسته در اظهار مخالفت با دیگری از ترس از دست دادن حامی و پشتوانهاش ناتوان است.
4) شخص وابسته در شروع کارها و یا به تنهایی انجام دادن آن (بواسطة فقدان اعتماد به نحوه قضاوت یا توانمندیها و ظرفیتهایش که بمراتب بیشتراز توان واقعی اوست) دچار مشکل است.
5) در کسب حمایت و پشتیبانی افراد دیگر، بمنظور انجام داوطلبانه کارهای ناخوشایند بیش از اندازه تلاش میکند.
6) زمانی که تنهاست از ترس اغراقآمیز ناتوانی در سر و سامان دادن آسان یا سخت امور احساس بدی دارد.
7) به محض آنکه یک رابطه نزدیک به پایان میرسد، خیلی فوری بدنبال رابطهای دیگر میرود تا بتواند از مراقبتها و حمایتی که بدان نیاز دارد برخوردار شود.
8) از ترس آنکه در تنهائی رها شده و دست و پا بزند به شیوهای بی سرانجام خود را مشغول میکند.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] - Cy beriens
[2] - Ivan. K. Goldberg